ATYW

Any Thing You Want!

نامه آبراهام لینکلن به آموزگار فرزندش

نوشته شده توسط: آرش خلعتبری در ۰۹ شهریور ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۲۴
دسته بندی:  داستان» Didactic : ادبی

 

    

    او باید بداند که همه مردم عادل و همه آنها صادق نیستند اما به فرزندم بیاموزید که به ازای هر شیاد انسانهای صدیق هم وجود دارند.

 (ادامه نامه در ادامه مطلب)

به او بگویید در ازای هر سیاستمدار خودخواه ، رهبر با همتی هم وجود دارد.

به او بیاموزید که در ازای هر دشمن دوستی هم هست.

می دانم که وقت می گیرد، اما به او بیاموزید که اگر با کار و زحمت خویش یک دلار کاسبی کند ، بهتر از آن است که جایی روی زمین پنج دلار پیدا کند.

به او بیاموزید که از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذت ببرد.

او را از غبطه خوردن بر حذر دارید.

به او نقش و تاثیر مهم خندیدن را یادآور شوید.

اگر می توانید به او نقش مهم کتاب را در زندگی آموزش دهید.

به او بگویید تعمق کند. به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان ، به گلهای درون باغچه ، به زنبورها که در هوا پرواز می کنند دقیق شود.

به فرزندم بیاموزید که در مدرسه بهتر اینست که مردود شود، اما با تقلب به قبولی نرسد.

به او یاد دهید با ملایمها ، ملایم و با گردنکشها ، گردنکش باشد.

به عقایدش ایمان داشته باشد، حتی اگر همه خلاف او حرف بزنند.

به او یاد بدهید که همه حرفها را بشنود و سخنی را که به نظرش درست می رسد ، انتخاب کند.

ارزشهای زندگی را به فرزندم آموزش دهید.

به او یاد بدهید که در اوج اندوه تبسم کند.

به او بیاموزید که در اشک ریختن خجالتی وجود ندارد.

به او بیاموزید که می تواند برای فکر و شعورش مبلغی تعیین کند ، اما قیمت گذاری برای دل بی معناست.

به او بگویید که تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را بر حق می داند، پای سخنش بایستد و با تمام قوا بجنگد.

در کار تدریس به فرزندم ، ملایمت به خرج دهید، اما از او یک نازپرورده نسازید.

بگذارید او شجاع باشد.

به او بیاموزید که به مردم اعتقاد داشته باشد.

توقع زیادی است ، اما ببینید که می توانید چه کار کنید.

 


هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...

نوشتن دیدگاه